آیا پشتیبانی از فاشیسم به ناآگاهی ربط دارد؟

۱: "استالين درباره خشونت های بی رحمانه اي که عليه کمونيست ها و روشنفکران روسی اعمال ميشد چيزی نميدانست، 
آنها اين حقايق را از او پنهان نگه ميداشتند و اگر هم کسی ميخواست چيزی در اين باره به استالين بگويد، آنها نميگذاشتند" (نقل قولی از ايليا ارنبورگ) و سرنجام اينکه مقصر به هيچ روی استالين نبود، بلکه تقصير رييس پليس استالين بود، بيافزاييم که اين درست همان چيزی بود که نازی ها پس از شکست آلمان ناچار به گفتن آن بودند.
۲: درست است که استالين پيوسته با اصطلاحات لنين سخن ميگفت به گونه اي که گهگاه چنين مينمايد [که] تنها تفاوت ميآن اين دو مرد را بايد در خصلت سنگدلی يا ديوانگی استالين جست؛ اما چه اين قضيه ترفند آگاهانه استالين باشد يا نباشد، حقيقت اين قضيه اينست که او به "اين مفاهيم لنينی قديم، يک محتوای جديد و آشکار استالينی داد..." که ويژگی شاخص آن، تاکيد غير لنينی بر ""توطئه"" به عنوان "نشانه عصر جديد" بود
۳: چه خبر ديگه؟ خوبين شما؟
۴: اين واقعيت که حکومت توتاليتر با وجود جنايتکاری آشکار آن بر پشتيبانی توده اي استوار ميباشد، بيگمان بسيار ناگوار است. از همين روی، چندان جای شگفتی نيست که پژوهشگران با توسل به باورداشت جادوی تبليغات و شستشوی مغزی و سياستمداران صرفا با انکار آن، غالبا از پذيرش اين وقعيت سر باز ميزنند، همانگونه آدنائر بارها واقعيت را انکار کرده است. انتشار گزارش های محرمانه سرويس امنيتی اس اس در باره افکار عمومی آلمان در زمان جنگ ، در اين ضمينه بسيار روشنگر است. اين گزارشها نخست نشان ميدهند که مردم آلمان درباره اين اخبار به اصطلاح محرمانه- کشتار يهوديان در لهستان، تدارک حمله به روسيه و غيره- اطلاع کافی داشتند؛ دوم اينکه " با وجود آنکه مردم تحت تأثير تبليغات هيتلری بودند، هنوز هم ميتوانستند از خود عقايد مستقلی داشته باشند". به هر روی، جان کلام اين است که اطلاع از رويداد های ياد شده به هيچ روی از پشتيبانی توده اي رژيم هيتلری نکاسته بود. کاملن آشکار است که پشتيبانی توده اي از توتاليتاريسم، نه از بی اطلاعی و نه از مغز شويی مايه ميگيرد.
۵: ماركس مي‌گويد: "تاريخ دوبار تكرار مي‌شود بار اول به صورت تراژدي و بار دوم به صورت كمدي"
شايد دليل خنده اکنون را بشود حدس زد!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر